بنام خداوند بخشنده مهربان

My Photos Blog Blank


نقاش و قوهای وحشی

بدون خطر کردن، به دست آوردن دوست داشتنی ها چگونه ممکن است و چه ارزشی دارد؟
خطرات میتوانند محک عشق باشند و قلب را بیازمایند.
دوست داشتن، خود را به خطر افکندن است و عشق،چشم پوشیدن از خود.
و خود را ندیدن است و او را دیدن،
اگر عاشق خود را دید، او را درخود دیده و جز او را نمی بیند
.هرچیزی قیمتی دارد و قیمت معشوق حقیقی، همه چیز است، حتی بیش از همه چیز
.چیزی به قیمتی حا صل می شود و اما معشوق حقیقی خودت را می خواهد،کامل و تمام و خالصانه.است، کم است حتی اگر همه چیزی را فدای او کنی و خود را قربانیاش.
او یگانه حقیقت است، پس همه چیز کم است...
...
حقیقتی نایاب و دور از دسترس است.
حقیقت زیبا، دست یافتنی نیست بلکه خودش می یابد و با خودش می برد.
فرّاراست و هرگز در یک جا باقی نمی ماند.
اگر برای دمی هم او را ببینی و تجربه اش کنی، این به تمام زندگی می ارزد و ارزش مردن را دارد.
بعد از دیدن زیبایی حقیقی، بدون آن زیستن، زندگی نیست
وپس از دیدن آن زیبایی، مردن، مردن نیست...
...
سرانجام عاشق در وجود معشوق می میرد.اما در معشوق، مرگ راه ندارد.
پس عاشق در معشوق متولد می شود و خود، معشوق می گردد.
معشوق نیز در عاشق، آشکار می گردد.
و عاشق در می یابد که معشوق خودش بوده و عاشق حقیقی، همان معشوق بوده.
این گونه است که
عشق و عاشق و معشوق
یکی می شوند زیرایکی بوده اند و یکی هستند.
در حضور الهی، این چنین زندگی کنید.
آنگاه رستگارید.

قسمتی از کتاب نقّاش و قوهای وحشی
نویسنده کلود کلمان

IIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIIII

سایت شخصی داود کمالی